سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! صداها فرو نشست و جنبش ها آرام گرفت و هر دوستی، با محبوب خود خلوت کرد . من نیز با تو خلوت کرده ام . تو محبوب منی . پس خلوت امشب مرا با خود، [سبب] رهایی از دوزخْ قرار ده . [امام صادق علیه السلام ـ در دعایش ـ]

مهتاب نیلی

 
 
گرانمایه ترین بخش از منشور کوروش بزرگ(چهارشنبه 87 شهریور 13 ساعت 6:25 عصر )

گرانمایه ترین بخش از منشور کوروش بزرگ

 

منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.پسر کمبوجیه، شاه بزرگ،  نوه کوروش، شاه بزرگ، ...، نبیره چیش پیش، شاه بزرگ...

آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند.  در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم.  مردوک خدای بزرگ دل های مردم بابل را بسوی من گردانید، ...، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

ارتش بزرگ من بآرامی وارد بابل شد.  نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.

نابسامانی درونی بابل و نیایشگاههای آنجا دل مرا بدرد آورد... من برای آرامش کوشیدم.

من برده داری را برانداختم.  به بدبختی های آنان پایان بخشیدم.

فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند. فرمان دادم که هیچکس مردم شهر را نیازارد و به دارایی آنان دست یازی نکند.

مردوک خدای بزرگ از کار من خشنود شد... او مهربانی ا ش و فراوانی را ارزانی داشت.  ما همگی شادمانه و در آشتی و آرامش پایگاه  بلندش را ستودیم.

من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.  فرمان دادم تمام نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند.  همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم.

همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به جایگاههای خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم.

همچنین پیکره خدایان سومر و اکد را که نبونید، بدون هراس از خدای بزرگ، به بابل آورده بود، به خشنودی مردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم.  باشد که دل ها شاد گردد.

بشود که خدایانی که آنان را به جایگاههای نخستینشان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند...

من برای همه مردم همبودگاهی آرام مهیا ساختم وآرامش را به تمامی مردم پیشکش کردم.

کوروش بزرگ پیش از مرگ، فرزندش و نزدیکانش را بدین گونه اندرز می‌کند:

همیشه پس از مرگ آن کسانی که در خور شایستگی و بزرگی هستند، از آنها به نیکی یاد کنید و کردار نیک آنها را ستایش کنید.

پس از آنکه من از این جهان چشم فرو بستم، شهریاری کشور را به فرزندم  کامبیز واگذار می‌کنم. او باید آگاه باشد که سامان دادن چنین کشور پهناوری نه کار آسانی است.

فرزندم بدان که برای کشورآرایی به دوستانی درستکار و نیک منش نیاز داری. بکوش که همواره با دادگری و مهربانی پیوندهای دوستی خود را با آنها استوار نگهداری که مهر آنها پشتوانه‌ی پادشاهی تو است. همراهان و دوستان، در روند زندگانی، همسان برادر به تو نزدیک خواهند بود.

 آفریدگار را ستایش کنید تا در نیایشهایتان شما را همراه باشد.

به دوران گذشته وکردار پیشینیان بیندیشید که می‌تواند در هر روندی برای شما آموزنده باشد.

پس از مرگ مرا به آئین همگان در دخمه‌ای که آماده شده بگذارید و نیازی نیست که دخمه‌ی مرا به گوهرهای گرانبها آرایش دهید. سوگ مرا به شادمانی برگزار کنید، نباید در مرگ من اندوهگین شوید، زیرا که جان من در نیکویی‌هایی که بنیاد کرده‌ام همراه شما و در شما بر جای می‌ماند.

بدانید که من از برای آسایش و آزادی مردمان پیکار کرده‌ام ، نه از برای گردآوردن زر و سیم، چرا که ارزش زر و سیم در مهیا ساختن آسایش است. برای نگهداری آسایش و آزادی کوشا باشید که نگهداری آنها دشوارتر از بدست آوردن آنها است. همانا که پادشاه از برای پاسداری مردمان و هستی آنهاست. باید آنچنان باشد که هر کس بدون ترس از راهزنان بر دارایی و هستی خود فرمانروایی کند. راستکاری و نیک منشی را به همگان بیاموزید  که در میان نیک منشان و راستکاران سامان شهروندی و فراهم کردن آسودگی آسان تر بدست می‌آید.

همانگونه که من بدکاری را پاد افره و نیک کرداری را پاداش می‌بخشم، شما نیز باید بر کردار من پاسدار باشید تا هموار نیک و درست باشید. به فرزاندان خود آئین فرزانگی و بهزیستی را بیاموزید تا پیوسته فرزندان از پدران خود برتر باشند.

سامان سپاه باید بر دادگری استوار باشد، چنانچه فرا دستان به فرودستان ستم نیاورند،آنان از فرمان فرمانروایان سر نپیچند تا یک سپاه بتواند به یکپارچگی در کار نگهدار ی کشور گماشته شود.

داد و مهربانی پیوند مردم را نا گسستنی می‌کند و دشمن را پراکنده می‌سازد.

اکنون به شما بدرود می‌گویم.

پندهای کمبوجیه (کامبیز) به فرزندش کوروش بزرگ

فرزندم، هرگز آفریدگار هستی را از یاد مبر، زیرا که جهان آفرین همواره، نه تنها هنگام سرافرازی و نیک بختی بلکه در هنگام نیاز و تنگی، شایسته‌ی ستایش است. همچنین در رفتار با دوستان، چه در تنگی و چه در گشایش و فراخی، نباید آنها را فراموش کرد.

مردمانی که از اندیشه‌ی روشن برخوردارند، می‌دانند که نیکویی در جهان هستی از مهر پروردگار آفریده شده است، و هر آنکس که با اندیشه‌ی روشن به هستی ننگرد به این آگاهی نخواهد رسید. در یافتن آگاهی، کوشا باش که دانش در راست منشی یک پارچه خواهد بود.

ارتش ایران باید پیوسته ورزیده و به درستی، شیوه‌ها و ترفندهای آفند و پدافند را آموخته باشد. آشنایی سپاهیان به کاربرد درست جنگ ابزارها،  برای رسیدن به پیروزی، سود بخش است. همان گونه که فرآورده‌ی کشتزارها با کار و کوشش برزگران بستگی دارد، هرآنکس که نکارد نباید هم در آرزوی خرمن باشد، پیروزی سپاه هم به نیروی آنها بستگی دارد نه به درخواست آنها از کردگار.

همان سان که هر کس برای برآوردن نیازهای خانواده‌ای خود کوشا است، پادشاه هم باید نیازهای مردمان و کشور را پیش بینی کند، و همواره در برابر پیشامد های ناگهانی آمادگی و پس انداز داشته باشد تا  در آن هنگام ناتوان نماند.

فرمانروایان برای تلاش در راه آبادانی کشور و فراهم کردن آسایش و آسودگی برای مردم هستند، نه مردم، برای اَفزایش و گسترش دارایی، برای فرمانروایان.

از آنجا که در نهاد هرکس هموار "منش به" (نیک) و " منش بد" در ستیز هستند، بکوش تا منش نیک در درونت   فزاینده و منش بد کاهنده باشد زیرا که بهترین هستی از آن نیک اندیشان و راستکاران است.

فرزندم باید پیوسته، با جنگ افزار برتر، برای پدافند و نگهداری مردم و کشور آمادگی داشته باشی ، زیرا که دشمن در کمین است ناگهان و بی گاه سر بر می‌کشد.

همواره انباشته ‌ای از خوراکی‌ها و نیز ابزارهای رزمی برای نگهداری و پدافند کشور انبار کن که در برابر خشکسالی و یورش بیگانگان پُر توان باشی.

 سرای سپاهیان و چارپایان آنها باید، همیشه از آلودگیها پالایش شود، آنان باید برای بهداشت خود آب پاک و پوشاک پاکیزه در اختیار داشته باشند. برای پیشگیری از ناخوشی و بیماری همیشه پزشکان زبردست را همراه سپاه روانه کن، تا روند تندرستی را به آنها بیاموزند، پزشکان دانا هم بسان هنرمندان چیره دست می‌توانند پیکر رنجور یا زخمی کسی را، باز سازی کنند و بهبود بخشند.

به یاد داشته باش که، برتر بودن جایگاه رزم و دسترسی پیوسته به آب و خوراک برای رسیدن به پیروزی بسیار پر ارزش هستند باید تا می‌توانی، بهترین جایگاه را برای رزم برگزینی، و همواره سور و خوراک سپاهیان را پیشاپیش فراهم کنی واین کاری است نه آسان. سپاهی که در تکاپوی باشد به نیرو و ورزندگی او بسیار افزده می‌شود. به کردار، آنان که پیوسته در شکار باشند، ورزیدگی در شکار، یارای آنها در رزمگاه خواهد بود.

هرگز آنچه را که به درستی نمی‌دانی و نتوانی، به کسی نوید مده که از مژده دادن تو ناامید ‌شود، همچنین هرآنکس باید بداند که برای کردار نیک پاداش و برای کردار بد  پادافره  در کار است. با شکست خوردگان با مدارا رفتار کن آنگونه که هرگز به جان و هستی شکست خورده‌ای دست دراز ی نشود.

سپاهیان باید از مهربانی تو خشنود باشند تا دوستی آنها هم با مهر آمیخته باشد، نه آنکه از ترس، تو را فرمانبردار باشند.

شادی یا خشنودی در میان کسانی که پیوند دوستی داشته باشند فزاینده است و نیز رنج و اندوه آنها کاهنده خواهد بود. چون هر یک از شادی دیگری شاد و از رنج دیگری اندوهگین می‌شود. هرکس شایستگی ویژه‌ای دارد و باید کاری که به او واگذار شده است به درستی و راستی انجام دهد. کوتاهی، در هر کاری که کاستی ببار آورد، سزاوار نکوهش است.

کمبوجیه(کامبیز) پدر کورش بزرگ در بخش دیگری می‌گوید:

دلیری، که از خردمندی برآید بهتر از گستاخی بدون آگاهی است. برای رسید به پیروزی سزاوار است که از نیرو و روند دشمن، در کار جنگ، آگاهی داشته باشی و برای این کار می‌توانی از گماشتگانی در میان سپاه دشمن سود بری. دشمن نباید از شیوه و برنامه‌ی سپاهیان ما آگاهی پیدا کند، همان بهتر است که شمار رزمندگان و شیوه‌ی پیکار از آنها پنهان بماند. پیوسته بایدکاستی‌ها وسستی‌های دشمن را شناسایی کرد وازناهنجاری نیرو های دشمن، در راه رسیدن به پیروزی بهره گرفت و ترفندهایی که آنان را به گمراهی بکشد به کار برد و او را به شکست وادار کرد.  شناخت از شیوه‌های جنگ پشتیبان پیروزی است، پس فرماندهان باید به درستی هنر جنگاوری را در هر زمینه‌ای آموخته باشند، چرا که شیوه‌‌های رزم در کوهستانها، دشتها و دریاها گوناگون هستند و هر کدام نیاز به شناخت و دانش ویژه‌ای دارند. چنانکه در گذشتن از رودخانه‌ها آگاهی به دانش ساختن پل و کشتی بسیار پر ارزش است.

همیشه باید فرماندهان، پیش از آفند و پدافند، با یکدیگر همپرسی داشته باشند و رای زنی کنند تا، با اندیشه‌ی نیک، بهترین راه را برگزینند و هرگز نباید خودخواهی و خودسری را به خود راه دهند.

هنگامیکه نیاز بود، برای پیش گیری از کشته شدن سربازان، باید با آراستگی و هنجار درست از برابر دشمن پسروی کرد، و خود را برای آفند اماده نمود واین کار نباید با سراسیمگی همراه باشد که سربازان را پریشان سازد . چون در این هنگام دشمن می‌تواند آنها را پراکنده کرده و بر آنها چیره گردد.

سپاهیان باید در آسودگی و بی نیازی آنگونه سامان داده شوند که نیازی به دست برد به دارایی دیگران نداشته باشند.

 







بازدیدهای امروز: 20  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 29743  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «